تغیر مسیر یافته از - تبع (به ضم تاء)
زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

تبع - به ضم تاء (مفردات‌نهج‌البلاغه)





تُبَّع (بضم تاء و فتح باء مشدد) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای لقب پادشاهان یمن نظیر فرعون، قیصر و کسری، است که حضرت علی (علیه‌السلام) در نامه‌ای خطاب به شریح قاضی، از این واژه استفاده نموده است.


۱ - مفهوم‌شناسی



تُبَّع (بضم تاء و فتح و تشدید باء) به معنای لقب پادشاهان یمن نظیر فرعون، قیصر و کسری، آمده است.
راغب در مفردات می‌گوید: «علّت این نام‌گذاری این است که پادشاهان یمن در سیاست و زمامداری تابع یکدیگر بودند. طبرسی نیز علت این نام‌گذاری را کثرت پیروان و تابعان دانسته است.

۲ - کاربردها



امام (صلوات‌الله‌علیه) در قباله شریح قاضی، بعد از شنیدن آن‌که خانه‌ای به هشتاد دینار خریده است؛ نوشت: «فعلی مبلیل اجسام الملوک و سالب نفوس الجبابرة مثل کسری و قیصر و تبّع و حمیر و من جمع المال فاکثر و من بنی و شیّد ... اشخاصهم جمیعا الی موقف العرض و الحساب...؛ بر خدایی که پوساننده بدن‌های پادشاهان و قابض ارواح ستمگران است، از قبیل کسری و قیصر و تبّع و حمیر و آن‌که مال را انباشت و زیاد کرد و آن‌که ساختمان بنا کرد و در تحکیم آن کوشید، که همه این‌ها را در موقف حساب و کتاب قیامت در آورد و حاضر نماید.»
ناگفته نماند: قرآن مجید راجع به هلاکت قوم تبّع سخن گفته ولی از خود وی ساکت است؛ امّا امام (صلوات‌الله‌علیه) او را در این‌جا از ستمکاران و اهل عذاب می‌شمارد. بنابراین از تاریخ معلوم می‌شود بعضی از پادشاهان «تبابعه» دادگر و نیکوکار بوده‌اند.

۳ - تعداد کاربرد



این واژه یک‌بار در «نهج البلاغه» آمده است.

۴ - پانویس


 
۱. راغب الأصفهانی،المفردات فی غریب القرآن، ص۱۶۳.    
۲. شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن (ط مؤسسة الأعلمی للمطبوعات)، ج۹، ص۱۱۱.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۶۵، نامه۳.    


۵ - منبع


قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «تبع»، ص۱۷۱-۱۷۰.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.